گزاره هایی در چاره یابی نجات خط بریل در ایران (بخش دوم)
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۱۶۵۸۳
در اولین یادداشت از این سلسله نوشتار اشاره رفت که: 1-«کمرنگ شدن»، «افول» و «به حاشیه رفتن تسریعی بریل در ایران» نهتنها امری طبیعی و همسان روندهای جهانی نیست؛ بلکه مستلزم مداخلهای آنی، البته به شکلی کارشناسی و با نظرداشت همۀ جوانب از طریق اتخاذ مجموعهای از سیاستهاست.
2-جهت هرگونه تصمیمسازی در این زمینه و اتخاذ و کاربست مجموعهای از سیاستها در نگاهی حداقلی، توجه به دو سطح «در حوزه بریل فارسی چه رخ داده؟» و «در حوزه بریل فارسی چه باید کرد؟» ضروری مینماید که ابتدا باید به «در حوزه بریل فارسی چه رخ داده؟» بپردازیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
3-در این راه، اگر هر آنچه حول بریل در ایران چه در بُعد سختافزاری و چه نرمافزاری شکل یافته را «زیستبوم بریل فارسی» بنامیم، این زیستبوم در ابتدا، توان حفظ و ارتقاء جایگاه بریل فارسی در تأمین نیازهای اطلاعاتی نابینایان را داشت؛ اما بهتدریج و بهویژه در دو دهه اخیر، قدرت مانور و توان حمایتگری آن به دلایلی به شدت تحلیل رفته است.
و 4- مهمترین دلیل در این زمینه ایجاد برخی دوگانهها، عدم گذار از آنها و البته ناتوانی بریل فارسی در نشان دادن واکنش مقتضی نسبت به آنهاست که باعث به حاشیه رفتن «بریل» در سبد مطالعاتی نابینایان شده است که این معضل، شایسته تبیین، بررسی و آسیبشناسی است تا از این رهگذر به «در حوزه بریل چه باید کرد؟» برسیم.
و اما:
فارغ از مباحث تئوریکی که حول نحوه شکلیابی دوگانهها، انواع آن و چگونگی کنش و واکنش بین آنها قابل طرح است، در تمامی دوگانههایی که در این سلسله نوشتار محل بحث واقع میشود، از یکسو، «بریل» بازیگر اصلی شکلیابی تمامی آنها بوده و بر وجه متناظرِ خود که با هم دوگانههای موردنظر را شکل میدهند، تقدم داشته است و از سوی دیگر، نکته مهم آنجاست که فاصله زمانی ورود بریل به ایران و ابداع بریل فارسی تا پیدایش و عمومیت یافتن هر یک از وجوه متناظر جهت شکلدهی هر یک از دوگانهها، بسیار طولانی بوده و حتی به چند دهه میرسد. بهعنوانمثال از زمان ورود بریل به ایران (1304) تا آغاز عمومیت یافتن کتاب گویا و درنتیجه شکلیابی تدریجی دوگانه «بریل-گویا»، قریب به چهار دهه فاصله است.
جهت تبیین اهمیت این نکته باید ابتدا با در پرانتز گذاشتن تمامی انواع، شرایط مترتب و امکان و عدم امکانهای متصور برای ایجاد هر دوگانه، به زبانی ساده سازوکار کلی حاکم بر آن را تشریح کرد.
اساساً در زمان ایجاد هر دوگانه، امکان جدیدی که به میدان آمده، رشد و نمو پیدا کرده و بهتدریج وجوه سختافزاری و نرمافزاری مترتب بر آن شکل یافته است. در گام بعد جهت عمومیتیابی و سپس سیطره یافتن بر حوزه فعالیت خود، رقیبی که اتفاقاً بازیگر اصلی یا یکی از بازیگران مهم آن حوزه است را پیش روی خود میبیند؛ لذا ضمن عرضه نقاط قوت خود و انگشت گذاردن بر آنها، سعی مینماید نقاط ضعف «بازیگر اصلی» را نیز برجستهسازی کند و بهعبارتی نوعی زورآزمایی بین «امکان جدید ظهوریافته» بهعنوان «وجه متناظر» و بازیگر یا بازیگران موجود بهعنوان «وجه اصلی» شکل میگیرد.
در قالب این چالش فراگیر شکلیافته و دوگانه ایجادشده، مجموعهای از کنش و واکنشها و زنجیرهای از تأثیر و تأثرات چندوجهی محتمل و متصور است. از یکسو اگر بازیگر اصلی دارای قدرت مانور و انعطاف کافی بوده و در عین رفع یا کمرنگ نمودن نقاط ضعف خود، امتیازات «امکان جدید» را به چالش کشیده و آنها را به شکل بهینهتری در خود نشان دهد و البته نقاط ضعف امکان جدید را نیز نمایان و برجسته سازد، میتواند آن را از میدان به در کرد یا به گوشه رینگ راند و بهعبارتی «امکان جدید ظهوریافته»، رشدش متوقف یا حتی افول آن آغاز میشود. در سوی دیگر نیز برعکس همین رویه میتواند صادق باشد که در نتیجه آن، بازیگر اصلی جایگاه و اعتبار خود را بهتدریج از دست خواهد داد. حالت سومی هم وجود دارد که بهاصطلاح توان مدیریت چالش پیشآمده و سیطرهیابی کامل یا نسبی بر حوزه فعالیت موردنظر برای هیچیک از دو وجه حاضر ممکن نبوده که دارای شقوق مختلفی است و بهعلت عدم ارتباط با بحث حاضر، پرداختن و تشریح این شقوق ضرورتی ندارد.
البته ذکر این نکته پر بیراه نیست که آنچه در بالا آمد، صرفاً یک نمود کلی متصور از ایجاد یک دوگانه و سازوکارهای حاکم بر آن جهت تمهید پیشنیازهای پرداختن به موضوع نوشتار حاضر است ولاغیر؛ وگرنه تبیین جامع ابعاد و شرایط مترتب بر ایجاد هر دوگانه حتی بهصورت گذرا، فرصتی به وسعت چند یادداشت را میطلبد؛ بنابراین با توجه به توضیحات بالا، اگر بریل و زیستبوم متصور برای آن بهعنوان بازیگر اصلی در تمام دوگانههای محل بحث، دارای قدرت کافی و انعطاف لازم جهت نشان دادن واکنش مقتضی نسبت به هریک از «امکانهای جدید ظهور یافته» بود، باید حتی اگر رشد آنها را متوقف نمیکرد، حداقل جایگاه تثبیتشده خود را حفظ مینمود و همچنان بهعنوان یک بازیگر مهم و کانونی در تأمین نیازهای اطلاعاتی نابینایان باقی میماند؛ و نه آنکه به حاشیه برود و آن هم به حاشیه رفتنی تسریعی!
دقیقاً اهمیت نکته دوم مطروحه در بالا که به آن اشاره رفت، از آنجاست که زیستبوم متصور بریل فارسی تا تجربه کردن اولین دوگانه، زمان کافی و حتی چند دهه ای را برای شکلیابی، تثبیت، نهادینه شدن و رفع ضعفهای خود داشت و حال آنکه چنین نشده و به حاشیه رفته است.
بر این مبنا قبل از ورود به هر یک از دوگانهها و تشریح و تبیین سازوکار مترتب بر آنها، باید با نگاهی موشکافانه به خود زیستبوم بریل فارسی، کیفیت شکلیابی و تثبیت و البته امکانهای موجود برای آن نگریست.
بهطورکلی ادبیات موجود درباره ورود بریل به ایران و گسترش آن در دهههای نخست، صرفاً حاوی نکاتی بسیار گذرا و محدود بوده که بیشتر ناشی از دردستنبودن منابع قابل اتکا و دادههای متقن و البته روشن و جامع در این زمینه است.
براساس اطلاعات و داده های موجود، بههیچوجه نمیتوان شمای کامل و جامعی از «آنچه بر بریل فارسی رخ داده» را ترسیم کرد و از رهگذر آن، نقصانها و آسیبهای محتملی را شناسایی نمود که بر «به حاشیه رفتن بریل» در مواجهه با سایر روشهای دسترسی نابینایان به منابع اطلاعاتی، اثرگذار بوده است.
بنابراین باید طرحی نو درانداخت و از شمای کلی که تاکنون از دهههای اول بریل فارسی تصویر شده، فراتر رفت. بر این اساس تلاش دارم با بهرهگیری از برخی از اسناد بهدستآمده و پژوهشهایم در سالهای اخیر، از دریچه جدیدی به این بازه زمانی (چند دهه اول حیات بریل فارسی) بپردازم. از این منظر اگر زیستبوم بریل فارسی را صرفاً باعث گسترش، عمومیتیابی و نهادینه شدن بریل در ایران بدانیم، حق مطلب ادا نشده است؛ چراکه دقیقاً در همین برهه براساس اسناد بهدستآمده، برخی نارساییها، عدم استمرارها و بهویژه عدم شکلیابی ارتباطی نهادمند و فراگیر بین اجزای مختلف این زیستبوم رخ داد که بذر برخی نقصانها و آسیبها را کاشت که اتفاقاً در مواجهه با دوگانهها، موجبات عدم توان تثبیت جایگاه بریل و درنتیجه به حاشیه رفتن آن را فراهم ساخت.
هرچند ظاهراً زیستبوم مذکور ایجاد شد؛ اما ساختها و زنجیرههای لازم جهت «تعادل بخشی»، «ایجاد توازن بین دروندادها و بروندادها»، «انباشت و تراکمپذیری»، «ارتباط بین اجزاء»، «بهاشتراکگذاری تجربیات» و… در آن تمهید نشد.
در این میان در طول این بازه زمانی (1304 – 1350)، یک برهه کوتاه و البته بسیار حساس وجود دارد که تحولات و اتفاقات حول آموزش نابینایان و بهطبع، بریل بسیار شتاب میگیرد و از رهگذر تأثیر و تأثرات مابین این اتفاقات، شرایط جدیدی پدیدار میشود و حساسیت نسبت به آموزش این قشر به شکل روزافزونی در قیاس با قبل رشد میکند؛ اتفاقاتی که ردپای آنها به شکل مستقیم یا ضمنی هنوز در حیات آموزشی نابینایان و البته بریل، قابل ردیابی است و عدم وقوع یا هرگونه تغییر در هر یک از اتفاقات و تحولات مزبور، امروز میتوانست روایت جدیدی را از حیات آموزشی نابینایان برای ما رقم زند. بهزعم نگارنده، این برهه را میتوان «پیچ حساس حیات آموزشی نابینایان و ازجمله بریل فارسی» نامید.
«درگذشت کریستوفل (1334) و ایجاد تغییرات تدریجی در سازمان کریستوفل»، «شکلیابی تدریجی تلاشها برای آموزش نابینایان در تبریز و عدم استفاده مکفی از تجربیات مدرسه کریستوفل در این راه» (1337)، «ایجاد نگرشهایی در ناکافی بودن امکانات و نامناسب بودن شرایط آموزشی در کانون آموزش و تربیت و بهعبارتی کانون کار و آموزش و تعطیلی آن» (1339)، «گسیل آقایان بقایی و مینایی جهت تحصیل در حوزه آموزش نابینایان به اروپا» (1339)، «ایجاد انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» (1336 – 1344)، «بازگشت عبدالعزیز واحدی به ایران با اخذ آموزشهای متعدد و بهروز در حوزه نابینایان» (1341)، «حضور برخی فعالین بینالمللی در حوزه نابینایان در ایران» (1342-1345)، «انتخاب رساله دکترای یک نابینا بهعنوان پایاننامه نمونه کشور و گرفتن دکترایی دیگر در چهار سال بعد و حضور فعال در محافل علمی، ادبی و فرهنگی وقت و البته تألیف تعداد قابلتوجهی از کتابهای درسی رشته ادبی که در ایجاد حساسیت نسبت به آموزش نابینایان و توجه به این قشر مؤثر بود» (1340-1332)، «تأسیس تدریجی آموزشگاههای ویژه نابینایان در تهران و برخی شهرهای بزرگ کشور» (1342-1345) و… ازجمله اتفاقاتی است که در این برهه کوتاه رخ دادند و هر یک به سهم خود چه به شکل ایجابی و چه سلبی، بر بریل فارسی و جایگاه آن مؤثر بودند که در جای خود به شکلی گذرا به آنها خواهیم پرداخت.
اما قریببهاتفاق این رخدادها و تحولات با شدت و ضعفهای متفاوت در حوزه بریل فارسی دارای یک وجه مشترکاند و آن هم تأثیرپذیری از «زیستبوم خودبسنده بریل فارسی»، که تا اوایل دهۀ سی موجبات شکلیابی و تثبیت حداقلی بریل فارسی را فراهم ساخته بود و بسیاری از مشکلات که در قالب تحولات فوقالذکر و بهویژه بهاشتراکگذاری تجربیات و ارتباط بین آنها شکل یافت، از همین خودبسندگی صورت نخستین زیستبوم بریل فارسی ناشی شد؛ ازاینرو در شماره بعد، خودبسندگی زیستبوم بریل فارسی و مشکلات مترتب بر آن که در گامهای بعدی بر آموزش نابینایان به اشکال مختلف تأثیرگذار بوده و در دهههای بعدی اثرات آن رخ نموده است، تشریح خواهد شد.
کد خبر 1736321منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نابینایان شبکه آموزش ادبیات آموزش نابینایان بریل در ایران حاشیه رفتن بازیگر اصلی امکان جدید دوگانه ها شکل یابی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۱۶۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«شیخ اجلّ» یکی از چهار عنصر ادبی ایران است
آیین اختتامیه هفته بزرگداشت «سعدی شیرازی» روز پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزارشد. در این مراسم حسن انوری مصحح گلستان سعدی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بلرام شکلا ریاست مرکز سفارت هند در جمهوری اسلامی ایران و جمعی از ادیبان و دوستداران زبان و ادب فارسی حضور داشتند.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با تاکید بر اینکه سعدی از بزرگترین و شاخصترین ادیبان جهان به شمار میآید، در این باره توضیح داد: شعر سعدی با وسعت اطلاعات او در حوزههای مختلف به خصوص تجربیات او در امر گردشگری از او شخصیت خاصی ساخته بود، شعر سعدی در موضوعات مختلف سروده شده است، کمتر موضوعی میتوان پیدا کرد که سعدی درباره آن سخن نگفته باشد.
محمود شالویی با بیان اینکه سعدی آثار مهم زمان خود را هم مورد بررسی قرار داده است، ادامه داد: ابوالحسن سَریّ بن المُغَلَّسی السَقَطی معروف به سری سقطی یکی از عرفای بزرگ جهان اسلام است که یکی از اتفاقهای زندگی او در کتاب تذکرة الاولیای عطار نیشابوری هم ذکر شده است.
وی افزود: سعدی با بغداد و مردم آنجا آشنایی کامل دارد، زیرا ۵۰ سال در شهر بغداد زندگی کرده است. سقطی در بازار بغداد مغازه داشت. یک روز خبردادند که بازار بغداد گرفتار شعله و آتش شده است. سقطی پرسید آیا دکان من هم دچار آتش شد؟ گفتند نه دکان تو آسیب ندید و سقطی گفت «الحمدلله» و ۳۰ سال برای این لفظ استغفار کرد. زیرا او فقط به خود اندیشیده بود و به دیگران که زندگی خود را از دست داده بودند، اهمیت نداده بود.
شالویی با تاکید بر اینکه جشنوارهها و توجه به بزرگان در دوره جدید در مدت زمان یک هفته تا ۱۰ روز انجام میشود، ادامه داد: آغاز برنامههای سعدی در روز جمعه ۳۰ فروردین در آرامگاه سعدی بوده است، تا امروز که اختتامیه آن برگزار میشود. به کوشش انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از اول اردیبهشت ماه جاری مصادف با روز بزرگداشت سعدی، به مدت یک هفته، رویدادهای مختلف و متنوعی با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجموعه سعدیه شیراز، دانشگاه علامه طباطبائی (ره)، موسسه فرهنگی اکو و سفارت هندوستان در ایران، در پاسداشت مقام فرهنگی، ادبی و حکمی این شاعر بلندآوازه ایرانی برگزار شده است.
مصحح گلستان سعدی که نسخههای متعدد سعدی را مورد بررسی قرار داده نیز در این آئین در این باره توضیح داد: در بررسی نسخههای خطی که در اختیار غلامحسین یوسفی بود و خانواده ایشان به دست من رساندند، بخش بزرگی از تحقیقاتم را انجام دادم.
به گفته حسن انوری، فارسی، انگلیسی، یونانی و ایتالیایی را میتوان بزرگترین چهار زبان آن زمان دانست، هرچند امروزه کارکرد قبلی را ندارند، اما هنوز هم جز چهارزبان اصلی بشر هستند.
ریاست مرکز سفارت هند در جمهوری اسلامی ایران نیز با بیان اینکه هندوستان یکی از مهدهای زبان فارسی بوده است، ادامه داد: فارسی در هندوستان ۷۰۰ سال زبان رسمی بود. در این میان سعدی مطرحترین شاعر در هندوستان بود. هنوز هم بسیاری یادگیری زبان فارسی را با استفاده از گلستان و بوستان سعدی شروع میکنند.
بلرام شکلا با اشاره به کتاب یکی از نویسندگان بزرگ هندوستان، گفت: او در کتابش از سعدی با عنوان «مهاتما شیخ سعدی» نام میبرد. مهاتما صفتی به معنی بزرگ است که معمولا همراه گاندی نوشته میشود.
وی ادامه داد: برخی میگویند سعدی به هندوستان سفر نکرده است، در حالی که در بوستان حکایتی داریم که سعدی در هندوستان به عنوان برهمن بخشی از زندگی را گذرانده است و درباره گجرات، شمشیر و فلفل هند سخنانی بیان کرده است.
شکلا با اشاره به اهمیت شاعران برای ایرانیان، بیان کرد: به عنوان یک خارجی وقتی به ایران میآیم و میبینم که چقدر به شاعران خود احترام میگذارند، شگفت زده میشودم. ایرانیان همیشه بهانهای میآورند تا به یاد شاعران باشند، خیابان و مترو را به نام شاعران نامگذاری میکنند و برنامههایی درباره شاعران برگزار میکنند. ما باید این اقدامات ایرانیان درباره شاعران را یاد بگیریم. این دلیل بزرگی برای دوست داشتن ایران است.
بلرام شکلا ریاست مرکز سفارت هند در جمهوری اسلامی ایران
در پایان این مراسم از حسن انوری و همسر غلامحسین یوسفی قدردانی شد.